کد مطلب:314613 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:175

حضرت قمر بنی هاشم صوفی موصلی را می کشد
17. بارها و چندین مرتبه به امام حسن مجتبی علیه السلام زهر دادند. آخر الامر به دست جعده دختر اشعث حضرت را زهر داد و حضرت شهید شد.

طبیب نصرانی به امام حسن مجتبی علیه السلام عرض كرد: هوای مدینه گرم است و شما بایستی به طرف موصل سفر كنید. از آن طرف مروان به معاویه نوشت كه امام حسن علیه السلام چند مرتبه زهر خورده و در او تأثیر نكرده از كار او غافل مباش.

معاویه صوفی را بخواند و چند دینار به او داد. آن ملعون با عصایی كه سنان سر آن را به زهر آب داده به موصل آمد. و چنان وانمود كرد كه مردی نابیناست و دعوت محبت اهل بیت همی اظهار می كرد و در خدمت امام مجتبی علیه السلام تردد می كرد.

روزی عزم كرد كه دست آن حضرت را ببوسد چنان كه عادت صوفیان است كه دست شیخ خود را می بوسند نزدیك رفت و به بهانه ی دست بوسیدن سر عصای خود را كه سنانی از آهن به او منصوب بود و آن را به زهر آب داده بود به قوت تمام به پشت پای آن مظلوم فرو برد. ناله ی آن حضرت بلند شد، مردم خواستند صوفی را بكشند، آن حضرت نگذاشت، صوفی از آن جا بیرون رفت و سوار شد و قصد دمشق كرد. عبدالله گفت: در راه گردن او را بزنند.

به روایت دیگر قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام آن ملعون را دید كه از موصل بیرون می رود او را گرفته با همان عصا به جهنم واصل كرد و مردم جسد او را به آتش سوخته اند. [1] .



[ صفحه 608]




[1] رياحين الشريعه، مرحوم حاج شيخ ذبيح الله محلاتي، ج 5، ص 352، چاپ آخوندي، ربيع الثاني، 1375 ق.